حق نوشته روی قلبم،یا حسین با رنگِ مستی؛عالمِ ذر بود آقا جون،اومدی به دل نشستی
چی میخوام بهتر از این که،با تو هستم با تو مستم؛زاهدِ ریایی شب،میگه من حسین پرستم
من هنوز نبودم آقا،تو منو کردی نمک گیر؛کمک کن بشم آقا،درِ میخونه ی تو پیر
همه زندگیمو من،صدقه سرِ تو دارم؛چه غم از بی کسی دارم،تا تو هستی کَس و کارم
همه کس و کارِ من تو اعتبارِ من؛وقفِ روضه ها ی تو،شد کار و بارِ من
من گرفتارِ تو،دل بی قرارِ تو؛تکیه گاهم شده،روی دیوار تو
همه هستمی،دلِ شکستمی؛به همه گفته اَم،که سرپرستمی
نامِ تو میبرم،دلبری می کنم؛لحظه هامو با تو،سپری می کنم
میون مردمِ شهرم،تو منو آبرو دادی؛بابِ مستی و جنون رو،به روی دلم گشادی
خونه اول آقا،توی بین الحرمینِ؛خونه دومم آقا،بزم روضه حسینه
نیاد اون روزی که ارباب،از درِ خونت برونی؛کرده اَم حسین زهرا،نذرِ عشقِ تو جونیم
آقا تو شهر و دیارم،بزمِ عشق تو شلوغه؛غیرِ عشقِ تو حسین جان،همه عشقا دروغه
از تو یک نگاه بسه،یه کربلا بسه؛در به درم نکن،ای با وفا بسه
چه ها دیدم حسین،دل بریدم حسین؛از دستِ روزگار چی کشیدم حسین
جنونم دیدنیست،آره شنیدنیست؛اشکِ چشمام واسه،همه خندیدنیست
غرقِ در حیرتم،سگِ رقیه تم؛غیرتم رو ز حال،آخه با غیرتم
خیلی بد کرده اَم آقا،پشیمونِ پشیمونم؛توبه مو قبول کن آقا،بزا من سگت بمونم
دلخوشم به لطفت ارباب،آخه ستار العیوبی؛این یقینمه حسین جان،که تو غفار الذنوبی
گفتمو دوباره میگم،تا ابد کلبِ حسینم؛من اسیر و بی قرارِ،شبِ بین الحرمینم
رحمتِ واسعه ارباب،بیا قلبمو جلاده؛بیا و به دستم ارباب،یه براتِ کربلا ده
حاج مهدی اکبری-شور-هیئت علمدار-رمضان